آموزش بازارهای مالی با مهبد بیضائی
05138919900

الگوهای هارمونیک در بازارهای مالی

الگوهای قیمتی هارمونیک، الگوهایی هستند که با استفاده از اعداد فیبوناچی، نقاط بازگشت دقیقی را تعریف می‌کنند و به سطح بالاتری از الگوهای هندسی قیمت می‌رسند. برخلاف دیگر روش‌های معاملاتی رایج، معاملات هارمونیک سعی در پیش‌بینی حرکات آینده دارد.

بیایید نگاهی به چند مثال بیندازیم که نشان می‌دهد چگونه الگوهای قیمتی هارمونیک برای معامله ارزها در بازار فارکس استفاده می‌شوند.

نکات کلیدی

• معاملات هارمونیک به این ایده اشاره دارد که روندها پدیده‌های هارمونیک هستند، به این معنی که می‌توانند به امواج کوچکتر یا بزرگتر تقسیم شوند که ممکن است جهت قیمت را پیش‌بینی کنند.

• معاملات هارمونیک به اعداد فیبوناچی متکی است که برای ایجاد شاخص‌های تکنیکی استفاده می‌شوند.

• دنباله فیبوناچی که با صفر و یک شروع می‌شود، با اضافه کردن دو عدد قبلی ایجاد می‌شود: ۰، ۱، ۱، ۲، ۳، ۵، ۸، ۱۳، ۲۱، ۳۴، ۵۵، ۸۹، ۱۴۴ و غیره.

• این دنباله سپس می‌تواند به نسبت‌هایی تقسیم شود که برخی بر این باورند که سرنخ‌هایی از اینکه یک بازار مالی خاص به کجا خواهد رفت ارائه می‌دهد.

• الگوهای گارتلی، خفاش و خرچنگ از محبوب‌ترین الگوهای هارمونیک موجود برای معامله‌گران تکنیکی هستند.

هندسه و اعداد فیبوناچی

معاملات هارمونیک الگوها و ریاضیات را در یک روش معاملاتی دقیق ترکیب می‌کند که بر اساس این فرضیه است که الگوها خود را تکرار می‌کنند. در ریشه این روش‌شناسی نسبت طلایی یا برخی مشتقات آن (۰٫۶۱۸ یا ۱٫۶۱۸) قرار دارد. نسبت‌های مکمل شامل: ۰٫۳۸۲، ۰٫۵۰، ۱٫۴۱، ۲٫۰، ۲٫۲۴، ۲٫۶۱۸، ۳٫۱۴ و ۳٫۶۱۸ هستند. نسبت طلایی در تقریباً تمام ساختارها و رویدادهای طبیعی و محیطی یافت می‌شود؛ همچنین در ساختارهای ساخته شده توسط انسان نیز وجود دارد. از آنجا که الگو در طبیعت و جامعه تکرار می‌شود، این نسبت نیز در بازارهای مالی دیده می‌شود که تحت تأثیر محیط‌ها و جوامعی هستند که در آنها معامله انجام می‌شود.

با یافتن الگوهای با طول‌ها و اندازه‌های مختلف، معامله‌گر می‌تواند نسبت‌های فیبوناچی را به الگوها اعمال کرده و سعی کند حرکات آینده را پیش‌بینی کند. این روش معاملاتی عمدتاً به اسکات کارنی نسبت داده می‌شود، هرچند که دیگران نیز الگوها و سطوحی را پیدا کرده‌اند که عملکرد را بهبود می‌بخشند.
مسائل مربوط به هارمونی

الگوهای قیمتی هارمونیک دقیق هستند و نیاز دارند که الگو حرکات با اندازه خاصی را نشان دهد تا شکل‌گیری الگو بتواند نقطه بازگشت دقیقی را فراهم کند. یک معامله‌گر ممکن است اغلب الگوی مشابهی را ببیند که شبیه الگوی هارمونیک است، اما سطوح فیبوناچی در الگو هم‌راستا نیستند و بنابراین الگو از نظر رویکرد هارمونیک قابل اعتماد نخواهد بود. این می‌تواند یک مزیت باشد زیرا نیازمند صبر معامله‌گر است تا منتظر تنظیمات ایده‌آل بماند.

الگوهای هارمونیک می‌توانند مدت زمان حرکات فعلی را تخمین بزنند، اما همچنین می‌توانند برای شناسایی نقاط بازگشت نیز استفاده شوند. خطر زمانی ایجاد می‌شود که یک تاجر در ناحیه بازگشت اقدام به خرید یا فروش کند و الگو شکست بخورد. در این صورت، تاجر ممکن است در معامله‌ای گرفتار شود که روند به سرعت برعکس حرکت می‌کند. بنابراین، همان‌طور که در تمام استراتژی‌های معاملاتی، کنترل ریسک ضروری است.

مهم است که توجه داشته باشید الگوها ممکن است درون الگوهای دیگر وجود داشته باشند و همچنین این امکان وجود دارد که الگوهای غیر هارمونیک نیز (و احتمالاً خواهند بود) در زمینه الگوهای هارمونیک وجود داشته باشند. این الگوها می‌توانند به افزایش کارایی الگوی هارمونیک و بهبود عملکرد ورود و خروج کمک کنند. چندین موج قیمتی نیز ممکن است درون یک موج هارمونیک واحد وجود داشته باشد (به عنوان مثال، یک موج CD یا AB). قیمت‌ها به طور مداوم در حال نوسان هستند؛ بنابراین، تمرکز بر تصویر بزرگ‌تر زمان‌سنجی که در آن معامله می‌شود، اهمیت دارد. ماهیت فراکتالی بازارها اجازه می‌دهد که این نظریه از کوچک‌ترین تا بزرگ‌ترین زمان‌ها قابل اجرا باشد.

برای استفاده از این روش، یک تاجر از یک پلتفرم چارت بهره‌مند خواهد شد که به او اجازه می‌دهد چندین بازگشت فیبوناچی را برای اندازه‌گیری هر موج ترسیم کند.

انواع الگوهای هارمونیک

انواع مختلفی از الگوهای هارمونیک وجود دارد، هرچند چهار نوع از آن‌ها به نظر محبوب‌تر می‌آیند. این‌ها شامل الگوهای گارتلی، پروانه، خفاش و خرچنگ هستند.

الگوی گارتلی

الگوی گارتلی ابتدا توسط H.M. Gartley در کتابش با عنوان “سود در بازار سهام” منتشر شد و سطوح فیبوناچی بعدها توسط اسکات کارنی در کتابش “معاملات هارمونیک” اضافه شد. سطوح مورد بحث در زیر از آن کتاب گرفته شده است. در طول سال‌ها، برخی دیگر از معامله‌گران نسبت‌های رایج دیگری را نیز معرفی کرده‌اند که در مواقع مربوطه به آن‌ها اشاره خواهد شد.

هارمونیک2

 

الگوی صعودی معمولاً در اوایل یک روند مشاهده می‌شود و نشانه‌ای است مبنی بر اینکه امواج اصلاحی در حال پایان هستند و پس از نقطه D، حرکت صعودی آغاز خواهد شد. تمامی الگوها ممکن است در زمینه یک روند یا دامنه وسیع‌تر قرار داشته باشند و معامله‌گران باید به این نکته توجه داشته باشند.

این اطلاعات زیادی برای درک است، اما این‌گونه می‌توان نمودار را خواند. ما از مثال صعودی استفاده خواهیم کرد. قیمت به A می‌رسد، سپس اصلاح می‌شود و B یک اصلاح ۰٫۶۱۸ از موج A است. قیمت از طریق BC بالا می‌رود و این اصلاحی بین ۰٫۳۸۲ تا ۰٫۸۸۶ از AB است. حرکت بعدی از طریق CD به سمت پایین است و این یک گسترش بین ۱٫۱۳ تا ۱٫۶۱۸ از AB می‌باشد. نقطه D یک اصلاح ۰٫۷۸۶ از XA است. بسیاری از معامله‌گران به دنبال این هستند که CD بین ۱٫۲۷ تا ۱٫۶۱۸ از AB گسترش یابد.

منطقه D به عنوان ناحیه معکوس بالقوه شناخته می‌شود. این جایی است که می‌توان موقعیت‌های خرید طولانی را وارد کرد، هرچند که انتظار برای تأیید شروع افزایش قیمت توصیه می‌شود. حد ضرر باید نه چندان پایین‌تر از نقطه ورود قرار گیرد، هرچند که روش‌های اضافی برای تعیین حد ضرر در بخش‌های بعدی مورد بحث قرار خواهد گرفت.

برای الگوی نزولی، به دنبال معاملات فروش در نزدیکی D باشید و حد ضرر را نه چندان بالاتر قرار دهید.

پروانه

الگوی پروانه با الگوی گارتلی متفاوت است زیرا در الگوی پروانه، نقطه D فراتر از نقطه X قرار دارد.

هارمونیک3

در اینجا به بررسی یک مثال نزولی می‌پردازیم تا اعداد را تحلیل کنیم. قیمت به سمت A در حال کاهش است. موج صعودی AB یک بازگشت ۰٫۷۸۶ از XA است. BC یک بازگشت بین ۰٫۳۸۲ تا ۰٫۸۸۶ از AB است. CD یک گسترش بین ۱٫۶۱۸ تا ۲٫۲۴ از AB است. D در یک گسترش ۱٫۲۷ از موج XA قرار دارد. D ناحیه‌ای است که می‌توان به آن به عنوان نقطه‌ای برای ورود به معامله کوتاه توجه کرد، هرچند که توصیه می‌شود کمی منتظر تأیید حرکت قیمت به سمت پایین باشید. یک دستور توقف ضرر (استاپ لاس) نیز باید کمی بالاتر از این سطح قرار گیرد.

در میان تمام این الگوها، برخی از معامله‌گران به دنبال نسبت‌های خاصی بین اعداد ذکر شده هستند، در حالی که برخی دیگر تنها به یکی از آن‌ها توجه می‌کنند. به عنوان مثال، در بالا ذکر شد که CD یک گسترش بین ۱٫۶۱۸ تا ۲٫۲۴ از AB است. برخی از معامله‌گران فقط به دنبال ۱٫۶۱۸ یا ۲٫۲۴ هستند و اعداد بین آن‌ها را نادیده می‌گیرند مگر اینکه بسیار نزدیک به این اعداد خاص باشند.

الگوی خفاش

الگوی خفاش از نظر ظاهری مشابه الگوی گارتلی است، اما در اندازه‌گیری متفاوت است.

هارمونیک4

 

بیایید به مثال صعودی نگاه کنیم. در اینجا، قیمت از طریق XA افزایش می‌یابد. نقطه B بین ۰٫۳۸۲ تا ۰٫۵ از XA بازگشت می‌کند. BC بین ۰٫۳۸۲ تا ۰٫۸۸۶ از AB بازگشت می‌کند. CD یک گسترش بین ۱٫۶۱۸ تا ۲٫۶۱۸ از AB است. نقطه D در بازگشت ۰٫۸۸۶ از XA قرار دارد. نقطه D ناحیه‌ای است که باید به دنبال ورود به معامله خرید (long) باشید، هرچند که باید منتظر شروع افزایش قیمت قبل از ورود باشید. یک دستور توقف ضرر (استاپ لاس) نیز می‌تواند کمی پایین‌تر از این سطح قرار گیرد.

برای الگوی نزولی، باید به دنبال ورود به معامله فروش (short) نزدیک D باشید، با یک توقف ضرر کمی بالاتر از آن.

الگوی خرچنگ

کارنی الگوی خرچنگ را یکی از دقیق‌ترین الگوها می‌داند که معکوس شدن قیمت را در نزدیکی مقادیر فیبوناچی نشان می‌دهد.

این الگو مشابه پروانه است، اما در اندازه‌گیری متفاوت است.

هارمونیک5

در یک الگوی صعودی، نقطه B بین ۰٫۳۸۲ تا ۰٫۶۱۸ از XA بازگشت می‌کند. BC بین ۰٫۳۸۲ تا ۰٫۸۸۶ از AB بازگشت می‌کند. CD بین ۲٫۶۱۸ تا ۳٫۶۱۸ از AB گسترش می‌یابد. نقطه D یک گسترش ۱٫۶۱۸ از XA است. در نزدیکی D به دنبال ورود به معامله خرید باشید، با یک توقف ضرر کمی پایین‌تر.

برای الگوی نزولی، نزدیک D وارد معامله فروش شوید، با  حد ضرر کمی بالاتر.

تنظیم دقیق وارد شدن به معامله و حدضررها

هر الگو یک ناحیه معکوس بالقوه (PRZ) را ارائه می‌دهد و لزوماً یک قیمت دقیق نیست. این به این دلیل است که دو پیش‌بینی مختلف نقطه D را تشکیل می‌دهند. اگر تمام سطوح پیش‌بینی‌شده در نزدیکی یکدیگر باشند، معامله‌گر می‌تواند در آن ناحیه وارد معامله شود. اگر ناحیه پیش‌بینی شده پراکنده باشد، مانند نمودارهای بلندمدت که سطوح ممکن است ۵۰ پیپ یا بیشتر فاصله داشته باشند، به دنبال تأیید دیگری برای حرکت قیمت در جهت مورد انتظار باشید. این تأیید می‌تواند از یک اندیکاتور باشد یا فقط با مشاهده حرکت قیمت.

همچنین می‌توان حد ضرر را در خارج از دورترین پیش‌بینی قرار داد. این بدان معناست که احتمال رسیدن به حد ضرر کم است مگر اینکه الگو خود را با حرکت بیش از حد نامعتبر کند.

نکته پایانی

الگوهای هارمونیک یک روش دقیق و ریاضی برای معامله هستند، اما نیاز به صبر، تمرین و مطالعات زیادی برای تسلط بر الگوها دارند.

الگوهای گارتلی، پروانه، خفاش و خرچنگ از الگوهای شناخته‌شده‌ای هستند که معامله‌گران به دنبال آن‌ها هستند. ورود به معاملات در ناحیه معکوس انجام می‌شود که تأیید قیمت نشان‌دهنده معکوس شدن باشد و حدضررها درست زیر ورود به معامله خرید یا بالای ورود به معامله فروش قرار می‌گیرند، یا به طور جایگزین در خارج از دورترین پیش‌بینی الگو قرار داده می‌شوند.

 

 

 

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *